قرار است در تاریخ 12 ماه جوزا مجلس بزرگ تحت عنوان جرگه ملی مشورتی صلح بر گزار شود، این جرگه یکی از بزرگترین  کوشش­های است که آقای کرزی برای کشاندن گروه­ها مسلح مخالف دولت، جنگجویان طالب و القاعده انجام داده، آقای کرزی از خیلی وقت پیش برای برگزاری این جرگه مشورتی آمادگی گرفته اولین بار این نشت مشورتی از طرف آقای کرزی در کنفرانس لندن پش نهاد شد، جامعه جهانی و کشورهای کمک کنند افغانستان این نشت را با پیش شرط های پزیرفتن، که از مهترین پیش شرط های آنها این بود که مذاکره با طالبان و گروه های مسلح مخالف دولت باید دست آورد ها چند ساله دولت و نیرویها خارجی را زیر سوال نبرد و آنها باید قانون اساسی افغانستان را قبول نمایند.

جرگه یا نشست های سران و ریش سفیدان و رییسان یک قوم و یک قبیله در جامعه های مثل افغانستان سابقه بسیار طولانی دارد که این کار در زمانهای قدیم و در زمانی که در تمام قبیله فقط همان رییس تصمیم گریده بود، یکی از راه رسیدن به صلح بود، چون در آن زمان نظام اجتماعی همان گونه بود، اما حالا دیگر با تغییرات که در جامعه افغانستان و در نظام، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به وجود آمده دیگر برای این گونه نشست ها دست آوردی نا ممکن می نماید، زیرا در این گونه نشستها همان ریش سفیدان و رییسان قبایل با کم ترین سواد، و آدم های که تاهنوز از زندگی جدید هیج می دانند، و آدم های که برای زندگی خودشان هم برنامه ندارند، برداشت آنها از دنیا  همان قریه و محل زندگی شان است، و یکتعداد کم شان یک بار شاید به عربستان رفته باشند. و چند بار به کابل آمده باشند. آدم های که حتا هنوز برای زندگی خودشان برنامه ندارند و از دست آورد های زندگی معاصر و پیشرفت انسان در تمام عرصه های زندگی بوی نمی برند، بیایند در باره سرنوشت یک کشور به آقای کزری مشوره بدهند که چگونه می شود صلح را در کشور پیاده کرد. این جرگه پیش از اینکه یک نشست برای صلح باشد بشتر یک عقب گرد فکر است، آقای کرزی به جای اینکه از یک تعداد کار شناسان مسایل؛ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی ( به مفهوم واقعی کلمه کارشناس نه بمفهوم که در کشور ما رایج است ) نظر بگیرد و از نظریه های علمی سیاسی، اقتصادی، جامعه شناسی وفرنگی نوین برای مشکلات کشور استفاده کند، باز به همان سران قبایل پناه می برد، این مسله از همین حالا نشان می دهد که این گونه جرگه اگر در زمان های قدیم نتیجه داده در این زمان بدون شک نتیجه نمی دهد.

یکی از بزرگ ترین مشکلات  که این نشست صلح با آن رو به رو است شرکت نکردن اپوزیسیون دولت آقای کرزی به رهبری آقای داکتر عبدالله است، سخن گوی این جریان سیاسی گفته است که این یک جرگه ملی نیست بلکه در این نشست صلح آقای کرزی با اعضای کامپاین انتخاباتی خود مشوره می کند، و تصمیم های این نشست به عنوان جرگه مبنای حقوقی و قانونی ندارد.  

بی توجهی آقای کرزی به مسایل کوچی و مردم ده در ولسوالی بهسود و دایمرداد ولایت میدان وردک هم، این جرگه صلح سایه انداخته است، و نماینده های مردم هزاره در مجلس نمایندگان و مشرانو جرگه تهدید کرده است که اگر آقای کزری به این معضله ملی پایان ندهد نماینده های این مردم به جرگه صلح شرکت نخواهند کرد، در حالی که بزرگ ترین همکاران آقای کزری غیر از قومی خودش همین رهبران مردم هزاره بودند که قریه به قریه برای آقای کزری رای جمع کردند، و حالا می خواهند که این جرگه را که آقای کرزی با خون جگر آن را ترتیب داده است تحریم نمایند، و این امر هم ملی بودن و موثر بودن این جرگه را زیر سوال خواهد برد، با اینکه در اواخر از از معامله دوباره آقای محقق و دیگران رهبران هزاره با کرزی یک امر آشکار است، اما آنچه مهم است این است که امتیاز این معامله را همه آقای خلیلی در جیب خود زده و به گمان خودش در بین مرد جای پا باز کرده؟ و شاید آقای محقق به خاطر رقابت با خلیلی هم که شده در این جرگه شرکت نکند.

دولت افغانستان هم هنوز در باره چگونگی مذاکره با طالبان، و گروه  های مخالف مسلح به توافق نظر نرسیده اند، و برای دولت افغانستان هنوز معلوم نسیت که با چی کسانی از این افراد مذاکره کنند، و روی کدام موضع گفت و گوه کنند، ولی دولت های کمک کنندهء دولت افغانستان برای مذاکره با طالبان و گروه مسلح مخالف برای کرزی پیش شرط های را تعیین کرده­اند، که از جمله پیش شرط های که دولت اوباما برای کزری تعین کرده جدا شدن طالبان از القاعده، پزیریش قانون اساسی افغانستان از طرف طالبان و قبول حقوق انسانی برای زنان است. این در حالی است، که سخن گوی طالبان گفته است تا که نیروی­های خارجی افغانستان را ترک نگویند آنها دست از جنگ برنمی دارند و در پای میز هیج گونه مذاکره جمع نمی شودند.

جرگه صلح که قرار است حدود 1500 نفر از تمام افغانستان و مهاجران افغانستانی در کشور های ایران و پاکستان در آن  شرکت کنند، دو بار به تعویق افتاده است، دفعه اول بخاطر رفتن آقای رییس جمهور به آمریکا و دفعه دوم در همین هفته بخاطر نرسیدن افراد از ولایت های دور، گفته می شود که  بعد از آمدن کرزی از آمریکا رییس جمهور هم امید به نتیجه آن ندارد

 برای حل این گونه معضل های باید از نظریه های سیاسی اقصادی و جامعه شناسی فرهنگی استفاده شود، در نشست های آن از تمام مردم افغانستان باید نمایند باشد نه از یک جریان و قوم خاص که رییس جمهور به آنها تعلق دارد. و به کشور های خارجی حق هیچ گونه مداخله داده نشود. چون بی امنی در کشور هم برای نیرو های خارجی و هم برای مردم کشور  مرگ آور و مشکل زا است.

                                                                                

                                                                                                  حسین "قره­باغیان"