پاکستان ازجمله کشورهای است که ازلحاظ نظامی در منطقه میتوان روی آن حساب کرد و با اتومی شدن این کشور قدرتش جایگاه چند برابر یافت.
پاکستان با ایجاد گروه طالبان درسال 1999 میلادی و حمایت همه جانبه اش به شمول عربستان سعودی که با کمک های مالی اش توانست این گروه را به شکل منظم وبرجسته اش تربیه نماید و این گروه توانست که جغرافیای افغانستان را تحت تصرف خود درآورد و دراین تصرفات مردم بی گناه وبیچاره افغانستان قربانی سیاست های شوم و دوگانه پاکستان گردد. این گروه که با آموزش های نظامی ارتش پاکستان و کمک های مالی عربستان سعودی تربیه وپرورش یافته بود هدفش تصفیه وپاکسازی مذهب اهل تشیعه در افغانستان و هزاره های ساحات مرکزی افغانستان بود. عربستان که مرکز حمایوی فرقه وهابیت درجهان است با آله قرار دادن گروه وهابیت به بعضی سیاست های مرموز مذهبی می پردازد که این گروه ، مذهب اهل تشیع را به رسمیت نشناخته و پیروان این فرقه مذهبی را کافر مطلق می داند.
پاکستان درآنروزها به تمام معنا ازین گروه افراطی حمایت می کرد و هرگز نیندیشد که روزی این چرخ می تواند برعکس به گردش بیاید. و ما بخاطر داریم ؛ روزیکه افغانستان تمام ساحات آن به دست طالبان افتاد ،بجز پنجشیر و بامیان که دولت پاکستان و طالبان نیز از این دوناحیه به خاطر کوهستانی بودن ودره های پرخم و پیچش هراسان بود تاینکه بامیان هم به اساس یک معامله مبهم سقوط کرد وبا سقوط این منطقه نمایندگان کشوری پاکستان درپارلمان شان برای همدیگر شیرینی خوشحالی توضح می کرد و به خوشی و خوشحالی پرداخته بود ولی فکر دوباره برگشتن چنین روز را به جغرافیای خودش هرگز تصور نمی کرد و نمی دانست که روزی این گروه افراطی وپرورش یافته خودشان میتواند که سر از خط فرمان بیرون بکشد و دررویاروی باخودش قرار بیگرد.
سرانجام این حرکت برعکس عمل کرد و دامنگیر کشوری خود پاکستان شد که حتی به سرحد پیش رفت که پرچم های این گروه به چند کیلومتری دولت مرکزی پاکستان یعنی اسلام اباد به افراشته شده بود و هر روز تهدیدی جدیدی بود برای دولت پاکستان تاینکه ارتش پاکستان دست به کار شده و آنان را از محدوده های پایتخت بیراند ودر قصبات دوردست قرار دهد ، و ما امروز که شاهد هستیم کشور پاکستان هر روزقربانی های زیای را علیه مبارزه با این گروه افراطی میدهد و واین هم از سیاستهای نادرست و دوگانه خودش هست که بیاید بهایی ان را بپردازد.
آی اس آی پاکستان که یک زمان ازجمله بزرگترین نیروهای اطلاعاتی منطقه بود و ازین گروه افراطی حمایت می کرد . سرانجام با قدرت گرفتن و فعالیت سایر نیروهای اطلاعاتی کشورها همسایه و بی باوری ودوگانگی سیاست این گروه درقیبال طالبان سبب شد که از آن بزرگی و فعالیت فرا منطقویش بکاهد و حتی آی اس آِی سیاست های مستقلانه ی را درپیش گرفت که سبب شد نظامی در درون نظام بوجود بیاید که فعلا این وضعیت حاکم است وهرانچه که آی اس آی پاکستان تصمیم بیگرد باید سایر ارگانهای دولتی نظامی وملکی آن سیاست ها را اعمال کند این دوگانگی سیاست آی اس آی و تک روی وی در تصمیم گیری ها سبب شده است که کشور پاکستان را در حالت بهران و سردرگمی قرار دهد.
برعلاوه می توان از احزاب سیاسی فعال در پاکستان نیز انتقادکرد و فعالیت این احزاب را نیز باید به نقد جدی گرفت ، زیرا احزاب سیاسی در یک کشور درحقیقت می تواند نقش کلیدی را در تعین سیاست های دولت داشته باشد که این احزاب نه تنها سیاست نظمام را نقد نکرده و راهکارهای سیاسی را پیشنهادنکرد بلکه خود در تشکیل و بوجود آوردن گروه افراطی طالبان نقش مرکزی داشت که می توان به طورنمونه از خانم بی نظیر بوتویاد کرد که رهبریت حزب پی پیلز پارتی را به عهده داشت واساس گزار بینادی طالبانیزه کردن افغانستان بود.
به باور نگارنده مسولیت تمام مشکلات داخلی وخارجی سیاستهای دولت پاکستان نیروی آی اس آی است که با بازی های دوگانه و تکتازانه خود در قیبال افراط گرایان این کشور را سر زبان نقد همه کشورهای جهان قراردهد . هرچند که این کشور سالانه میلیاردها دالر را از طریق ایالت متحده امریکا برای سرکوب گروه افراطی طالبان والقاعده دریافت می کند ولی متاسفانه که نه تنها ازاین کمک هابرای سرکوب مخالفان خود و جامعه جهانی استفاده نمی کند بلکه برای تقویت وزنده نگهداشتن این گروه به عنوان یک منبع درآمد به مصرف می رساند.
دراخیر می خواهم بگویم که بی تفاوتی مردم این کشورنیز سبب شده است که هرآنچه را که سیاست مداران و نیروی آی اس آی اعمال کند اینها نیز به آن بپردازد و بدون اینکه بداند که این سیاست های دولت به کدام سمت وسویی درحرکت است وهویت پاکستان را چگونه در نزدی جهانیان به معرفی گرفته است.