بی مسولیتی درمقابل جامعه ما ره به سمتی یک فاجعه ی دیگر راهنمایی می کند.
هیچگاه یک جامعه از مسیر رشد و تکامل منحرف نمی شود، مگر اینکه افراد کارفهم و دانای آن جامعه کنار زده شوند و رهبری جامعه به دست افرادی بیفتد، که همیشه در فکر رسیدن به یک مقام و موقعیت باشند.
جامعه هزاره کویته امروز به سرعت تمام مرحله ی از رشد و تکامل فکری خود را می پیماید. روندی تکامل فکری جامعه ها یک امری نسبی است، که نمیتوانیم آن را دقیقا اندازه و سنجش نمایم، ولی نظر به اجتماع و جوامع دیگر می توانیم این روند رشد و تکامل را به بررسی و مطالعه بگیریم، زیرا پدیده های اجتماعی همیشه با در نظر داشت محیط و موقعیت جغرافیایی و همچنان با مقایسه ی اجتماع دیگر انسانی میسر و ممکن می گردد. هرگاه خواسته باشیم که جامعه ما به یک مسیر درست و مثبت آن رهبری و به پیش برده شود، نیاز شدید به یک رهبری و مدیریت دلسوز و صادق دارد، که تا بتواند جامعه را از وضعیت بی سروسامان شدن و از رفتن به سوی چالش ها نجات بدهد.
همانطوری که افراد در یک جامعه از لحاظ طرزفکر ونحوه ی نگرش متفاوت است به همان اندازه دارای قابلیت ها و راهکارهای متفاوت فکری نیز است، که بتواند جامعه را بسوی ترقی و کمال یاری رساند. جامعه هزاره ی کویته امروز افرادی نخبه و آگاه در بخش مدیریت جامعه، تخنیک، هنر و نویسنده و شاعر را با خود دارد، که متاسفانه این نیروی بزرگ انسانی در یک فضای بی باوری و سردرگمی جدی به سرمی برند. فضای آشفته ی شهر مسوولیت و دین اصلی این سرمایه های بزرگ معنوی را به فراموشی سپرده است و هر کدام از این افراد به نحوی در مسایل شخصی خود بیشتر توجه نموده تا به منفعت های بالاتر و اجتماعی. اینگونه بی تفاوتی ها در مقابل اجتماع بوده است که افرادی آگاه و کارفهم آهسته آهسته محبوبیت و جایگاهش را از دست بدهد و کنار زده شود و در راس کار و جامعه افرادی قرار بیگرند، که هنوز از تجربه و علمیت بالای برخوردارنیستند و دچار مشکل جدی اند و تنها حس و عاطفه این دسته افراد سبب گردیده که تب وتلاشهای را برای بهبودی وضعیت اجتماعی اش انجام بدهد که متاسفانه کار را هم به حای نمی رساند.
هر گاه خواسته باشم، که تمام نیروهای نهفته در بطن جامعه را به نحوی هماهنگ و منظم به سوی رشد و شگوفایی جامعه سوق بدهیم نیازمند شدید به پذیرش همدیگر به عنوان یک همکار و کمک کننده در قسمت رفع مشکل اجتماع می باشیم.
هیچ مشکل ممکن نیست که برطرف نشود، ولی راز پیروز آمدن بر مشکلات تعهد و صداقت افراد آگاه و نخبه ی ماست، که گامهایشان را صادقانه و مستحکم برای مردم و جامعه شان بردارند. همانطوریکه همه ما میدانیم که جامعه مذهبی و سنتی هزاره های کویته گاهی قربانی عقاید و مذهب و گاهی هم قربانی هزاره بودن خود می گردد، اما اینبار در یک صحنه ی بزرگ دیگری قرار گرفته ایم که اگر مساله را جدی نگیریم، یکبار دیگر مردم قربانی بزرگ دیگری خواهد داد.
همانطوریکه همه اقشار جامعه میدانند؛ تعصبات خشک و تند مذهبی در این جغرافیا مدام از مردم ما قربانی گرفته است ومی گیرد و این بار نیز با نشر بیانیه های از گردانندگان برنامه ی عاشورای حسینی و دسته های سینه زنی خواسته شذه است، که از بیرون کردن جلوس در خیابانها و سرکها دست بکشند. مردم مذهبی و احساساتی نه تنها که در مقابل اینگونه اعلانات وبیانه ها بی تفاوت بوده بلکه به مراتب حس مذهبی و احساساتشان به جوش می آید. هرگاه در مقابل اینگونه واکنشها بی توجهی نمایم، به یک فاجعه ی بزرگ انسانی دیگر مواجه خواهیم شد.
قرار گزارشات بی بی سی و مصاحبه ی که با مولانا احمد لودهیانی یک تن از رهبران گروه سپاه صحابه صورت گرفته است، این گروه خواهان این شده است، که شیعیان از بیرون آوردن جلوس در مراسم عاشورای حسینی خودداری نمایند. هر چند که دولت پاکستان فعالیت گروه سپاه صحابه را ممنوع اعلان کرده است، ولی با آنهم این گروه تحت نام دیگری به فعالیت خود ادامه میدهد. همانطوریکه همه ما شاهد وضعیت بد ناامنی در این کشور هسیتم . این حرفها از آدرس یک مولانا و رهبر دینی و یا از طرف یک تحریک سیاسی میتواند که وضعیت را به نحوی تیره تر ساخته و احساسات مذهبیون را در مقابل همدیگر شدت بخشد و سبب ناهنجاری و بی نظمی های بیشتر گردد. چیزی که مهم است، این که اینگونه بیانات را از زبان یک مولانا و رهبر یک سپاه نادیده گرفتن و نگاه ساده به مساله داشتن ما را بیشتر از انچه تصور می کنم متضرر خواهد ساخت.
همانطور که شاهد هستیم اتفاقات چند روز قبل در علمدار رود و یا هم منفجر شدن انتحاری که می خواست وارد محله شود و نرسیده به هدف منفجر شد، میتواند مقدمه ی بر کار های باشد که از صدور اعلان چنین بیانه ها می گذرد.
از تمام آگاهان و بزرگان که در راس کار و مدیریت جامعه قرار دارند، تقاضا دارم قبل از اینکه روز جهانی قدس و یا هم روز دهم محرم چند سال قبل، یکبار دیگر تکرار شود، باید یک راه حل منطقی را برای بیرون رفت از این معضل یافته، مدیریت و کنترول جامعه را به شکل اساسی و اصولی آن بدست بگیرند و نگذارند، که یکعده ی افراد احساساتی مردم را یکبار دیگر با همچو حوادث مواجه سازند.
منبع: سایت بی بی سی