چقدر ساده لوحانه خواهد بود که اگرتمام چیز را اقرار کنم ، ولی چیزی که نمی شود نادیده گرفت صداقت در گفتار وعملش هست که همیشه مدیونش خواهم بود. وقت کسی از عمق صداقت وراستی اش باتو حرف می زند نباید صداقت وراستی اش را به بادی فراموشی بسپاری و نادیده اش بیگری.
این روزهای زندگی شبیه به سریال های تخیلی می ماندکه گاهی شاخ وبرگ می سازد از جنس رویا وخیال در دنیای خیالی خودش برای تفنن که در عقب این گونه سریالها حرفهای نهفته است که کمتر کسی از فهم واقعی و انچه را سازنده اش تصور داشته براید.
زندگی خود سریال عجیب است که شخصیت های مختلف در آن سهم می گیرند ونقش خودش را بازی می کند ، اما بازیگری اصلی و شخصیت اصلی ومرکز داستان کسی خواهد بود که جزخودش کمتر کسی به وی پی نمی برد واز موقفش به عنوان شخصیت اصلی داستان اگاهی ندارد.
من دارم با سریالهای سروکار پیدا می کنم که هرگز خودم هم تصور نمی کردم ، این قدر پیچیده گی های در درون سریالهای خیالی من وجود دارد که درحیرانم ، پیچیده گی ها که نزدیک به معما می ماند، اما هرکدام راه حل وجواب دارد که کمتر کسی به جواب آن پرداخته می تواند.
پس همین که سریال نیمه تمام رویایم ختم شود ، بدانید که دیگر بازی نخواهم کرد در جغرافیایی بی تعریف که فقط از ما کار می گیرد و مدام مانند ماشین از ما کار می کشد؛ و لی هرگز فرصت برای لحظه ی بخود اندیشدن را به ما نمی دهد. من نمی خواهم که شکوه وشکوگری زمانم باشم بلکه مخالف نوعیت زندگی بشری امروزی هستم که در پیش گرفته اند، از ماشینی شدن تمام شاخ وبرگ زندگی تا ادمهای که در زندگی شما نقش بازی می کند .آیا تصوری چنین چیزی را داشته اید؟ سوالیست که بارها وبارها از خود کرده ام ولی به نتیجه مطلوب دست نیافته ام و هنوز هم قناعت خودرا در باب این سوال حاصل نکرده ام؛ زیرا با ماشینی شدن همه ی چیز در زندگی این امکان وگمانه زنی ها را بیشتر می کند که روزی تمام زندگی ات برمحوری ماشینی می چرخد که هرگز خودت نقش درآن نداری.
با درنظرداشت خط وسیر سریع رشد وانکشاف تکنالوژی این گمانه زنی ها به واقعیت مبدل شده و می شود و دارد مدام دامنه ی زندگی اجتماعی مان را میگرد وبساط نو بر بستر زندگی اجتماعی می گستراند. انسان که بودن وهویتش بر مبنای اجتماع انسانی تعریف می شود، با قرار گرفتن درهمچو حالت دچار مشکلات جدی یاس و نامیدی و مشکلات بزرگ روحی می شود ؟ اینگونه مسایل ها سبب می گردد که هر روز از خودبیگانگی ها هرچی بیشتر اوج بیگرد وبه سوی یک نا کجا ابادی خواهیم رفت که سرانجام هم دقیق معلوم نیست .