جامعه ی که درآن قلم ازنوشتن و....

جامعه ی که درآن قلم ازنوشتن و حرفها ازگفتن بازماند، یقینا که دیگر آن ملت ومردم  مرده اند. هرگاه خواسته باشیم که یک نگاه کلی بروضیعت جامعه هزاره کویته داشته باشیم ، میتوان گفت که با دشواری ها و مشکلات که هرلحظه حیات این مردم  را تهدید می کند و گاه ناگاهی از این مردم قربانی میگرد، این مردم دست از کار وفعالیتهای هنری، فرهنگی و اجتماعی شان نکشیده بلکه بیشتر از هرزمانی دیگر به این فعالیت شان توجه نموده اند تا ازطریق برگزاری نمایشگاه های فرهنگی،هنری و کنفرانسهای علمی وسیمینارهای آموزشی به سایر مردم بفهماند که ما نه تنها که خواهان پیشترفت، ترفی ، انکشاف وصلح برای تمام مردم درسرتاسر دنیا هستم بلکه می خواهم که به عنوان یک دسته ی از انسان های که درین عصر وزمان زندگی می کند ، همگام و همکار دربخش آگاهی دهی و  پیشرفت جامعه بشری نیز گام برداریم.

همانطوری که برهمگان معلوم است هزاره های کویته ازچند سال بدین سو مورد حملات ناجوان مردانه ی تروریستان وافراد ناشناس قرار میگیرند ودرین مدت که این فضا بر شهر و جامعه ی هزاره حاکمیت یافته ، افراد وشخصیتهای بزرگ، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خودرا از دست داده اند. با وجودی این همه مشکلات و سختی های که فراروی این مردم قرار دارد، جوانان و فرهنگیان دست از فعالیت نکشیده و مدام تلاش می کند که تا با ابزاری چون قلم و اندیشه در رشد و ترقی جامعه ومردم خود گامهای را بردارد و با نشستها و بحثهای باز بتواند راه حل براین معظل پیدا نماید.

 هرگاه خواسته باشیم که یک ملت را از تاریخ  و داشته های تاریخی آن بیگانه کینم باید جلوی ترقی و پیشرفت آن جامعه که از طریق معارف و مکاتیب میسر است بیگیریم.و درقدم نخست شخصیتهای بزرگ علمی و فرهنگی آنان را ازمیان براشته تا وقایع وحوادث که برآنان می گذرد در قید قلم نیاید واز ثبت باز بماند.

خوشبختانه فرهنگیان ،هنرمندان و نویسندگان هزاره با درک از وضعیت فعلی و مسولیت را که درین زمان حساس وسرنوشت سازی مردمش متوجه خود میداند با ابتکار و تلاش درعرصه ی مختلف علوم و فناوری  می کوشد که تا بتواند فردای روشن و آرام را با درک وفهم از وضع اجتماعی امروزی برای مردمش ایجاد نماید.

ازمیان جمع نویسندگان که ما شاهد دست نوشته های  ارزشمند شان هستم  استاد عبدالغفور ربانی هست که تا حالا چهار دفتری را به دست نشر سپرده است. این آثار نهایت ارزنده ومفید برای مردم و جوانان  می باشد که با استفاده از همچون آثاری بتواند از آنچه بر آنها درطول تاریخ روا داشته شده است آگاهی ومعلومات حاصل نماید وهمچنان ار موقعیت وجغرافیای اصلی اش، عاملهای مهاجرت معلومات بدست بیاورند ودر فردای را که پیش رو دارد ازین تجارب واندوخته های علمی نهایت استفاده را ببرند.و این جای بس خوشی است که دفتری دوم استاد ربانی تحت نام جریانهای سیاسی_ ایدیولوژیک _و جریانهای قومی هزاره ها اقبال چاپ یافته است.

هرچنددرفضای که آرامش وامنیت فکری وجانی برای نویسندگان و فرهنگیان وجود نداشته باشد فعالیت های فرهنگی و سیاسی بس دشوارست ؛ اما بانهم  نویسندگان وفرهنگیان ما با وجودی این همه سختی ها و مشکلات دست را زیر الاشه قرار نداده ، بلکه بیشتر ازهر زمانی دیگر درصدد فعالیتها و یافتن راه حل وبیرون رفت ازین معضلات جستجو می نماید.

و دراخیر می خواهم یادآورشوم که آثارهای نوشته شده توسط استادربانی و استادجلال اوحدی در همچو شرایط که هزاره ها دریک فضای سردرگمی و سرگردانی به سر می برد ، مردم مارا با تاریخ کهن ودیرینه اش آشناساخته و روحی نوی در کالبد زخم برداشته ی این مردم می دمد. موفقیت مزید برای تمام فرهنگیان ونویسندگان که در صدد رشد وارتقای فکری جوانان هستند خواهانم.

زبان فارسی دری در دیار اقبال

زبان فارسی دری که یکی از شاخه های زبانهای هندوایریانی می باشد، روزگاری درجغرافیای بزرگ با آن تکلم می شد که امروز این جغرافیای بزرگ به بخشهای متعدد وکوچک تقسیم شده است که هرکدام دارای استقلالیت سیاسی ، اچتماعی وفرهنگی می باشد.

این جغرافیای بزرگ شامل افغانستان امروزی، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، هندوستان آنروزی که امروز به شاخه ودسته های کوچک دیگر تقسیم شده است و همچنان ایران، ترکیه و عراق امروزی و بعضی ساحات دیگری که امروز زیر اثر کشورهای دیگرهستند که خود دارای استقلالیت سیاسی نمی باشد. بطور نمونه میتوان از قسمت های چین، بین النهرین نام برد.

یکی از کشورهای که با زبان فارسی پیشنه تاریخی وطولانی دارد ، کشور هندوستان و پاکستان امروزی است. کشوری پاکستان که در سال 1947 میلادی استقلال سیاسی خودرا از کشوری هندوستان گرفت، با اعلان کشوری مستقل که باتاریخ و فرهنگ زبان فارسی دری پیشینه طولانی دارد،  گسست ایجاد شد.

با اعلان زبان اردو به زبان ملی وقومی این کشور سبب گردید که زبان شرین وزیبای فارسی دری که پیشینه 800 سال سابقه و حاکمیت برین جغرافیار ا داشت،  کم کم از مکالمات  روزمره  برچیده شود و به حاشیه رانده شود.

هرچند نشانه های زبان فارسی دری  تاهنوز بردر و  دیواری بناهای تاریخی این کشور نقش شان از دور نمایان است، ولی متاسفانه امزوز این زبان به حاشیه رانده شده و استفاده ی آنچنانی ندارد. اما بانهم میتوان درمیان عده ی از شهروندان این کشور افرادی را یافت که بازبان فارسی دری تکلم  می کند وآشنای دارد و زبان مادری شان اصلا چیزی دیگری می باشد وامروز با لهجه ها ی مختلف وشکسته میتواند که با زبان فارسی دری نیز تکلم نماید..

هرگاه خواسته باشیم نگاه بر وضعیت زبان فارسی دری در این کشور داشته باشیم،در دانشگاه های بزرگ و مختلف این کشور دیپارتمنت های زبان فارسی دری  وجود دارد که میتوان به عنوان یک ادرس معتبری علمی به آن اشاره کرد.اما این ادرسها فقط در حوزه علمی واکادمیک باقی مانده و زمینه سازی ترویج و دوباره گسترانیدن این زبان را نتوانسته است مساعد نماید .

هرچند که در زمینه پیشینه تاریخی این زبان اشاراتی رفت،بانهم میتوان این زبان را با لهجه های مختلف و پراگنده ی تاهنوز درمیان شهروندان این کشور یافت که بدان تکلم می کندو در مکالمات روزمره از آن استفاده می کند.به عنوان نمونه میتوان از لهجه ی قندهاری، لهجه شرین هزاره گی و بعضی لهجه های خاصی که توسط اقوام غیر فارسی زبان مثل  پشتونها، بلوچها و  اقوام دیگر  استفاده می شود نام برد . البته این استفاده از زبان فارسی دری  به قدری نیست که بتواند یک فارسی زبان که بیرون از کشور میآید مشکلات شان را دربخشهای مختلف حل نماید .و بانهم میتوان در شهرهای کویته ، پیشاورو شهرهای که مهاجرین درآن حضور داشته ودارنداین زبان را یافت.  بیشترین افرادی که میتواند با زبان فارسی دری  تکلم کند دوکانداران است که درکارهای تجارتی و شهری مصروف بکارند. اما درباب هزاره ها که تاهنوز مشکل لهجه ی بودن و مستقبل بودن زبانشان را حل نتوانسته است، این زبان به عنوان زبان مادری شان استفاده می شود.

چیزی که در ترویج و انکشاف بیشتری این زبان درین کشور نمیتوان نادیده گرفت، مهاجرت های چند سال اخیر است که با ایجاد مدارس ومکاتیب به زبان فارسی  دری وتدریس باین زبان و  ارتباطات و مکالمات روزمره با باشندگان اصلی این کشور سبب   گردیده است که عده ی زیادی از شهروندان که با مهاجرین مراوده و ارتباطات برقرار کرده اند از این فرصت استفاده نموده وزبان فارسی دری  را فراگیرند.

درمساله مهاجرت چیزی را که نمیتوان نادیده گرفت وناخواسته برماتحمیل می شود ، تاثیرگذاری وتاثیرپذیری از فرهنگ، رسوم و عنعنات مهاجرین بر ساکنین اصلی و برعکس ساکنین اصلی بر مهاجرین است که این مساله را در مورد زبان نیز نمیتوان نادیده گرفت.

لطافت وشرینی این زبان ازیکسو ،قواعد و قوانین دستوری آن از سوی دیگر بیشتر به آسانی و فراگیری این زبان کمک کرده است که تا افرادی غیرفارسی زبان به زودی آن را فرا بییگرند .

درپایان می خواهم که ازعلامه اقبال لاهوزی که خود ازبزرگترین شاعران فارسی دری می باشد یاد دآوری نمایم که در شرینی ولطافت این زبان سروده است که :

گرچی هندو درغذوبت شکر است       طرزی گفتاری دری شرینتر است.