تابکی محکوم   تاریخ باشیم؟!!!

چقدر سخت ، تابکی محکوم تاریخ باشم، مگر نمیدانی که جهان دارد به کدام سمت  درحرکت است ، غیابت مارا عدم تعادل نظام عالم میداند . 
من هم انسانم ، ازجنس انسان های آزاده ی مثل خود شما ، انسان که درطول تاریخ محکوم به مرگ بوده ام و تاهنوزاین محکومیتم دنبال می شود  و تاهنوز تفسیرهای نا جوانمردانه ای از دین و مذهب توسط هر ملانمایی در  جوامع مرد سالار برما دستور می گیرد.
من انسانم و موجودی ا م که انسانهای فردای این جامعه را در بطنم بزرگ می کنم  و وقتی به یک سرحدی از خود آگاهی و شناخت می رسانم مُهر و تعنه ی ناقص العقل بودنم را می شنوم.
من موجودی هستم زیبا و این زیبای ام فرشتگان آسمان را از خودش بی خود ساخت وبه عذابش گرفتار کرد،  واین زیبای ام بود که  توانست که ادعای نابجایش را - که انسانها را  موجود گناهکار و نافرمان معرفی می کرد _ثابت کند و خودش را به دام رسوای های نا بخشودنی اش  در این عالم خاکی بیندازد؛  ولی من همچنان پاک ماندم و مقدس و فرشته وار زندگی کردم و می کنم و اگر نمی پذیری به همان قرآن مراجعه کن که از طرف خداوند عظیم آمده است و در خود  هزاران حکم را جاداده است و از آن قانونها  استخراج می شود و جامه عمل بخود می گیرد.
من تاهنوز دارم طعنه ای ناقص العقل بودنم را با حس های ناقصم خودم ، می شنوم . هنوز به جرم اینکه خواهان حق وحقوقی انسانی خود هستم ، لت وکوب می شوم و بسا افرادی از همجنسان خودم ؛  حتی مجال برای خواستن و حتی لب گشودن حقش را نیافته است و من که لب گشودم و حقم را خواستم با هزاران حرفهای نا پسندیده و نا مناسب جواب دریافت کردم و آن مظلوم ومحکوم دیگری که از جنس ما بود  بخاطر حقش  جان داد.
من میدانم وبارها شنیده ام که حق را باید گرفت و حق گرفتنی است نه دادنی ؛ ولی میدانم که ما پیش قراولان مرگی هستیم که برای حق و حقوق نسل فردای  قربانی می شویم ؛ مهم نیست که خودم ثمره ای این مجاهده ام را می بینم یانه ، و یا یک روز در سایه ای این خوشبختی می نشینم یاخیر؛  ولی فردای که این جنس ترد شده و محکوم به مرک تاریخ می آید دیگر تکرار این گونه فجایع را شاهد نباشد.
من میدانم که  چقدر زمان می برد، تا شاهد محوی خشونت و پذیریش واقعیت ها درجامعه ی سنتی وقبیلوی باشیم ؛ ولی این به معنی نا امیدشدن نیست ،بلکه یک حرکت است که از گذشته آغاز شده و ادامه خواهد داشت و باید کسانی که بعداز ما می آید همچنان این را ه  را ادامه بدهد.

قدرت وبرتری طلبی  دشمن خودساخته ای بشر

ازوقت که توانستم کمی متفاوتر از همیشه به اطرافم نگاه کنم، با شعارها، نام ها ، سازمانها و اتحادیه های مختلف که تحت نام مختلف در دنیا فعالیت دارد ، آشنا شوم و تا حدی نسبی از نوع فعالیتهای آنها که در جاهای مختلف صحبت می شد و نقل و صحبت هر مجلس بود ، آشنای بیشتر حاصل کردم ؛ تا اینکه امروز این سازمانها ونهادها را عملا می بینم و اساسنامه هایش را مطالعه کرده ام  ودارم بازهم مطالعه می کنم،  به من امیدواری و یک نوع دیدی مثبت و خوش آیندی نسبت به آینده ی که مشکوک به نظر می رسید،  می بخشید.
وقت که از محدوده ای صفحات کتاب بیرون می آیم ودر دنیای رسانه ها قرار می گیرم می بینم  که شعارهای زیبا و رنگین  که بواسطه ی کلمات وتصاویر زرق وبرق یافته است ، دیگر اثری  از آن وعده ها و نویدهای ثبت شده در اوراق کتاب را با خود ندارد وتنها چیزی بوده است که عده ای را مصروف کار وفعالیت بسازد  و عده ای  دیگر را هم از احساس وعاطفه اش بگونه ی استفاده نماید.
وقت به تاریخچه حوادث و رخدادهای بسیار سیاه وتباه  کننده ی  بشر نظر بیندازیم و یا هم تاریخ نوشته های آنها را به مطالعه وبررسی بیگریم پی می بریم که اینجا ظلمتستان است که هرکسی که توانسته است به نحوی ممکن دست به یک عمل ضدانسانی بزند  و فاجعه بیافریند و تا به کسب قدرت که یکی از بدترین آرزوی خودباختگان است دست یابد.
از سیاه چاله های آدم سوزی گرفته تا گورهای دسته جمعی ، کشتارهای زنجیره ای و سیستماتیک همه  وهمه از دست آوردهای انسان هایست که شیفته ای قدرت و اقتداری بزرگ و بیرون از محدوده ای خود شده است.
این عملکردها  نتیجه ای نهایت از برده گی و تابعیت نفس و خواست استبدادگرانه انسان است که  سر درمقابل همچو خواهش ها فرو آورده و دست به عملهای این گونه ای بزند اما همه ما وشما میدانیم که قدرت طلبی  چی تباهی و ویرانی را که برای  انسانها به آرمغان نیاورده است.
ثروت وسرمایه  چیزی که همیشه مورد بحث وگفتگو بوده است و یگان وسیله فریبنده که چشم های حقیقت بین را کور و گوشهای شنوای حق وحقیقت  را کر ساخته است ؛ مگر اینکه استثناهای را درنظر بیگریم.
این جاسرزمین است که انسانها آزاده قربانی سیاستهای سرمایه داری یک دسته افرادی شده است که بر اریکه قدرت تکیه زده و مدام از انسانها بخاطر رسیدن به قدرت و اقتداری ظالمانه  اش از انسانهای دیگرقربانی میگیرد.
اینجا بود که من به نهادهای و شعارهای فریبنده ی نهادها وسازمانهای دفاع از حقوق بشر و نهادهای امدادرسانی شک کردم ، و اینجا بود که من باور پیدا کردم که هیچ سازمان وجود ندارد که برای رسیدن به یک اقتدار و کسب مقام و موقعیت اجتماعی اش  حرکت نکرده باشد وهدفش خالصانه برای خدمت انسانها ورهایی بخشی از فاجعه باشد .
ای انسانهای که امروز زیرسلطه و قدرتهای بزرگ استعماری قرارگرفته اید و مدام قربانی سیاست های می شود که شما را با نام های دموکراسی ،عدالت اجتماعی و صدها عنوان دیگر  به بردگی گرفته و میگیرد و با حیات شما به بازی می نیشیند ، بدانید که قربانی سیاست های شده اید که سالیان سال این پلان های شوم را در سر پرورانده است تا روزی یکعده ار برای پیاده نمودن همچو سیاستهایش به گیروگان بیگرد وتاینکه  امروزاین پلانها  در جامعه ای انسانی شما تحقق بی بخشد وشما را به اسارت بیگرد و این کار آنعده افراداست که شیفته قدرت واقتدار است واز نداشتن همچو جایگاه مدام زجر می کشید ، این روند ادامه خواهد داشت و دارد مگر اینکه یکبار نوع نگاه تان را به این گونه سیاست ها  تغیر بدهید ویکبار در رهبریت اجتماعی تان تجدید نظر نماید.

وقت من شعری از سعدی شیرازی را میخواندم که می گفت :

بنی آدم اعضای یکدیگر اند          چو درآفرینش زیک گوهراند
چوعضوی بدرد آورد روزگار     دیگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی      نشاید که نامت نهند آدمی

 
به من یک دنیا از باور مندی و تعهد در قیبال مسولیت انسان ها در روی زمین می بخشید؛ اما از آنروزکه شنیدم این شعر به دروازه سازمان ملل متحد راه یافته و سرلوحه ای کاری آنها قرار گرفته است به این تعهدم بیشتر افزود و بیشتر مسمم  شدم که باید پا به پای افرادی که می خواهد ، قدمی برای بهبودی انسانها بردارد ، بردارم ؛ اما متاسفانه که نحوه ای عمل کرد سازمانها و تلفات سنگین انسانها ها در آنسوی کره زمین به خاطر نداشتن غذایی کافی و بی تفاوت بودن  سازمانها برای رهایی این دسته انسان ها  برای دایمی از این وضعیت  باورمن را نسبت به تمام این سازمان ها بی باورساخت .

پس انسانهای که به همچوسرنوشت مبتلاهستد باید خود بکوشد تا ازهمچو حالت بیرون بیاید زیرا هر کمک وامدای را که امروز به بهانه ای حس بشردوستی از منابع وآدرسی دریافت می کند ، انتظاری سیاستهای شوم  فردای این کمک ها را داشته  باشد که به بدترین نحوه ش جبران می کند.

سردار سعادت علی، بر اتحاد و همبستگی بیشتر هزاره ها تاکید کرد

امروز یکشنبه ۱۶/۱۰/۲۰۱۱م، جلسه ای مردمی برای همبستگی، اتحاد، اخوت و برادری بیشتر بین هزاره های کویته در کرانی رود، امام بارگاه وحدت برگزار گردید. در جلسه امروز شخصیت های سرشناس، بزرگان قوم، مدیران مکاتب، روحانیون، اساتید مکاتب، جوانان و سایر اقشار جامعه به تعداد بسیار زیاد شرکت نموده بودند. مهمان خاص مجلس، محترم سردار سعادت علی بود، کسی که تا هم اینک چهار دوره در حکومت ایالتی پیشینبلوچستانوزیر بوده است. سردار صاحب با استقبال گرم مردم مواجه شد.

آغاز محفل توسط خوانش آیات چندی از کلام الله مجید توسط قاری نجیب الله عارض زینت یافت و در ادامه مجلس، معلم محمد یونس نوید مقاله ای را به خوانش گرفت، که بیانگر وضعیت کنونی هزاره ها و همچنان اشاره ی گذرا به تاریخ و افتخارات این قوم در این جعرافیا بود. وی درقسمت آخر نوشته اش ازمقالهی حامد میر یک تن از ژورنالیستان موفق کشور وهمچنان کارشناسمسایل امنیتی و تروریسم که راجع به هزاره ها، فدا کاری های هزاره ها برای پاکستان و مسوولیت پاکستان ها در قبال پاکستان نوشته بود، نیز یاد آوری نموده و افزود، کهما بایددرحفظ اتحاد ویکدستگی خویش نهایت سعی و تلاش را به خرچدهیم.

در ادامه برنامه سردار سعادت علی هزاره، به ایراد سخن پرداخته و به افتخارات وپیشینه تاریخی نیک هزاره های این شهر اشاره نموده وافزود که راز موفقیت تمام اقلیتهای قومی در اتحاد وهمبستگی آنهاست و تنها چیزی، که میتواند بقا و امنیتشرا حفظ کند، در همین اتحاد و همبستگی است. وی در سلسله سخنانش یاد آور شدند، که خانواده شهدا را به هیچ صورت از یاد نبرید و قرار توان خویش به صورت حتمی همرای خانواده های شهدا کمک کنید. همچنان ویاز مردمش تقاضا نمود، که تا در قسمت اتحاد و همبستگی خویش نهایت سعی و تلاش را به خرچ بدهند. وی همچناندر ادامه سخنانش از وضعیت جاریذکر نموده وخواهان این شد، که در مقابل همچون حوادث هیچگاه روحیه و جرات خود را از دست ندهید، مقاوم وصبور باشید واین وضعیت دوام نمی آورد و به زودی خاتمه خواهد یافت.

دراخیر جلسه قطعنامه ی با حضور سردار سعادت علی، درمیان مردم به خوانش گرفته شده و مورد تایید قرار گرفت. حاضرین در مجلس از حکومت پاکستان خواهان آن شدند که ما به عنوان شهروندان این خاک و سرزمین تقاضا داریم تا در قسمت تامین امنیتما، احساس مسولیت نموده و امنیت ما را بگیرند.

نکات مهم قطعنامه ای مردمی که در اخیر مجلس به تصویب رسید قرار زیر است:

۱ـ ما هزاره های این شهر پاکستانی بوده ایم و خواهیم بود و همیشه در آبادانی و خدمت به این خاک از خود فعالیت، رشادت و فداکاری های شایان نشان داده ایم و میدهیم.

۲ـ ما از سردار صاحب سعادت خواهشمندیم، تا مثل همیشه با پشتبانی همیشگی مردم، فشار ها را هرچه بیشتر بر حکومت وقت زیاد کند، تا حکومت از وظیفه اش غفلت ننموده و در قسمت تامین امنیت مردم، صادقانه و عادلانه عمل نماید.

۳ـ ما نیاز به نیروهای امنیتی در داخل محله های خود نداریم، بلکه از مقامات و نیروهای امنیتی خواهان این هستیم که امنیت ما را در بیرون از محله های ما و خصوصا بر شاهراه ها و شهرها و بازار ها تامین نماید.

۴ـ ما ازتمام مردم هزاره خواهان این هستیم، که مطابق به سفارشات سردار صاحب اتفاق و همبستگی شان را به هر قیمتی حفظ نموده و وظیفه ملی شانرا به درستی انجام دهند.

ختم برنامه توسط دعای یکی از خطبایی این محله خوانده شده و اعلان گردید.

 

ملاقات سران حزب هزاره دموکراتیک پارتی با رییس جمهوری پاکستان

 

شخصیت های بزرگ هزاره به شمول حزب هزاره دموکراتیک پارتی  به تاریخ ۱۳/۱۰/۲۰۱۱ در اسلام آباد پاکستان ملاقات را با محمد آصف زرداری ریس جمهوری پاکستان داشتند .
این نشست در حال برگزار می گردد که هزاره های این کشوراز چند سال بدین سو مورد کشتارهای مسلسل قرارگرفته و عاملین این قضیه هیچگاه گرفتار و محاکمه نشده است . سرانجام کاسه صبری این قوم لبریزشده و در مقابل بی تفاوتی مسولین ُ برای رسانیدن صدای اعتراضش دست به تظاهرات زدند.    این تظاهرات   برای چندین بار علیه کشتارهزاره ها در اسلام آباد پاکستان  برگزار شده  وخواهان توقف صریح این گونه کشتارها شده است ولی متاسفانه این تظاهرات نتوانسته است که صدای مظلومیت این قوم را در گوش مقامات برساند و سرانجام  خواهان تظاهرت سرتاسری  هزاره های جهان  شدند که تا صدای مظلومیت این قوم را به گوش نهادهای دفاع از حقوق بشر برساند تا باشد که فشارهای نهادهای دفاع از حقوق بشر دست کشتار را از دامن این قوم کوتاه نماید .
این تظاهرات های سرتاسری و جهانی سبب شد که نخست وزیر و فرمانده ارتش پاکستان سفری به ایالت صوبه بلوچستان داشته باشد و درباره با مقامات ایالتی بلوچستان صبحت نموده و به این روند خاتمه بده د و همچنان زمینه ای ملافات را برای رهبران هزاره این شهر نیز  مساعد سازد تا در مورد بحث وگفتگوی انجام دهد.
بعداز نشست حزب هزاره دموکراتیک پارتی با نخست وزیر وپرویز اشفاق کیانی فرمانده ارتش سیدناصرشاه نماینده این مردم در پارلمان مرکزی دست به تحصن زده و صدای اعتراضشان را بلند کردند که عده ای زیادی از افراد آگاه و بشردوست از این تحصن وی حمایت کرده و خواهان رسیده گی به خواست این قوم شدند .
رهبرحزب  هزاره دموکراتیک پارتی نیر برای حمایت ازین تحصن درجمع تحصن گران  پیوسته و از تحصن آنها حمایت کردند.
سرانجام دیروز پنجشنبه  ریس جمهوری پاکستان با نشست که باسران هزاره و حزب هزاره دیموکراتیک پارتی در اسلام اباد پاکستان داشت ، این گونه کشتارها را تقیح و به وزیر داخله کشور دستورداده است که هرچی سریع این مساله را ازطریق مقامات صوبه بلوچستان پی گیری نموده وعاملین قضیه را به پنجه قانون بسپارند و از هیچگونه تلاش برای حفظ امنیت این قوم دریغ نورزند.