دراثرحمله تروریستان بالای هزاره های کویته شش تن به شهادت رسیدند.

دراثر حمله تروریستان مسلح سوار بر موترسایکل بالای دوکانداران هزاره درشهر کویته واقع پرنس رود به تعداد شش تن کشته شده است. این حمله ساعت هفت ونیم شب سه شنبه تاریخ 9/4/2012 صورت گرفته است که حمله کندگان بعداز انجام حمله پا به فرار گذاشته و موفقانه فرارنمودند.

درین اواخر کشتاری هزاره ها بیش از هر زمانی دیگر شدت گرفته است که چند روز قبل نیز دراثر حمله که بر موتر سوزکی که از منطقه هزاره تاون بسوی مهرآباد درحال حرکت بود حلمه صورت گرفت که ازمیان سرنشینان آن به تعداد هفت تن  کشته و چهارتن دیگر زخمی گردیدند.

 و دریک حمله جداگانه دیگر در شهر بالای دو فروشگاه به تعدادی چهار تن کشته شدند که دوتن ز آنها هزاره و دوتن دیگر آنها شیعه های بلتستانی بودند.

هرگاه وضعیت به گونه که فعلا دوامدارد ،ادامه پیدا کند یقینا که تمام شوونات زندگی مردم مختل شده و بازار به حالت تعلیق در می آید . هرچند که در هر اتفاق وحادثه ی بازار تعطیل وکار وباری مردم تعطیل اعلان می گردد ،ولی با ادامه این روند همه زیربناهای اقتصادی مردم  متضرر شده و مشکلات سخت را به بار خواهد آورد.

 سیمای هزارستان

سیمای هزارستان چهارمین اثری استاد عبدالغفور ربانی است که در سال 2012. م زیور چاپ یافته است. این اثری زیبا و پژوهشی به کمک و همکاری لیسه عالی تعلیمی وتربیوی پامیرمقیم کویته پاکستان به چاپ رسیده است.

این اثرتحقیقی به بخش های مختلف سیمای هزارستان با یک نگاه نوپر نگریسته و کمتر اثری اینگونه دقیق و انگونه ی که لازم است پرداخته به معرفی این سرزمین پرداخته است. گفته میتوانیم که این اثر با نگاه عمیق به داشته های کهن تاریخی و ونکته های برجسته ی جغرافیایی و فرهنگی که سبب معرفی این سرزمین می گردد ،نگریسته شده است.

به اطلاع تمام علاقمندان کتاب ومطالعه رسانیده می شود که با مطالعه ی این اثر با جغرافیای هزارستان آشنای کامل حاصل نموده و آن بخش های هزارستان که تاهنوز معرفی نگردیده ،آشنای حاصل می نماید.

این اثر در بخش خودتاق وبی نظیربوده و کار نویسنده ی توانا ستودنی است. این اولین اثری است که بطور مستقیم به معرفی سیمای هزارستان پرداخته است. هرچند این جزوه کوچک به نظر می رسد اما در درون خود  موضوعات جالب ونو را جا داده است که زیبا وخواندنی است.

مشخصات کتاب:

نام کتاب: سیمای هزارستان) )

نوشته: عبدالغفور ربانی

صفحه آرایی: محمدکبیر رضایی

تایپ: استاد حسن سروش

طرح روی جلد: شوکت علی سالار

نوبت چاپ: اول

سال انتشار: 2012 میلادی

تیراژ: 1000

قیمت:100 روپیه

تعداد صفحات: 73

مرکز پخش: لیسه عالی تعلیمی وتربیوی پامیر، واقع مین کرانی رود ، هزاره تاون _کویته.

این اثری زیبا و درخورستایش را به تمام جامعه اهل کتاب ومطالعه تبریک گفته و موفقیت مزید استاد را خواهانم.

راه ها ی گرد آوری ضرب المثل ها

زبان و ادبیات فارسی دری مملو از نکته های ظریف و آموزنده ی است که در قالب های مختلف ارایه شده است . از میان این همه قالب ها یکی هم ضرب المثل است . ضرب المثل ها سخن های موجز و آموزنده ی است که در هرگوشه وکناری دنیا و درهر زبانی وجود دارد ،و لی درجغرافیای زبان فارسی دری هر روز دارد به فراموشی سپرده می شود

درباره ضرب الثمل و ثبت آن تا هنوز کار های اصولی و اساس ی صورت نگرفته است و این هم دلیل بر بی توجهی ،وسعت و گستردگی است که به آسانی قابل جمع آوری نبوده و نیست و بانهم انگیزه ی نسبتا جدیدی وجدی در من خلق شده است که تا بتوانم به اندازه توانم و به همکاری دوستان و مشوره های سازنده و نیک شان این مساله را دنبال نموده و موفق به گرد آوری وچاب آن گردم.

هرچند پیمودن این جاده بس دراز و پر مسولیت کاری ساده ی نیست ولی گام بر میدارم هرچند که لغزنده و پرخطر باشد.

ازتمام دوستان تقاضا می نمایم که با ارایه نظریات شان بنده را درین قسمت یاری رسانند.

درقسمت چگونگی کار و دسته بندی آنها تاهنوز به یک تصمیم نهای نرسیده ام و از دوستان تقاضا مندم که در دسته بندی ونحوه ی کارنیز پیشنهادات شان را ارایه نمایند.

آیا تنها ضرب المثل های که به لهجه ی معیاری و ادبی هست ثبت گردد؟

اگر ضرب المثل های رایچ در لهجه های مختلف زبان دری شامل کار ما گردد ، درقسمت بخش بندی این ها به دو گروه معیاری و لهجه وی تقسیم گردد؟

درکناری این دو نکته ، آیا اگر این ضرب المثل ها به زبان انگلسی معادل سازی و برگردانیده شود به نظر شماچیطور است؟

دسته بندی های ضرب المثل به اساس موارد وساحه کار برد دسته بندی گردد ویا اینکه به اساس حروف الفبا.

لطفا با نظرات وپیشنهادات نیک وسازنده ی تان من را یاری رسانید. منتظر نظریات و پیشنهادات شما به ایمیل ادرس ذیل می باشم .

محمد جلیل تجلیل

m.jalil_tajlil8@yahoo.com

نگاه کوتاه بر افتخارات و دست آورد های هزاره ها

هزاره ها در افغانستان قدامت بس کهن و تاریخی دارند که تاریخ این مردم به سالیان دور و درازی بر میگردد. تاهنوز هیچ مورخ نتوانسته است که تاریخ این مردم را به شکل دقیق و انگونه که بعضاً با افسانه ها پیوند خورده اند ثبت و ارایه نمایند. درکناری ظلم ها و استبدادی که در طول تاریخ بر این مردم گذشته است، کارنامه های درخشان و روشن نیز وجود دارند که برکسی پوشیده نیست. هرچند سختی ها، ظلم و استبداد های تحمیل شده بر این مردم حکایت از یک زمان خفقان آور و تاریک دارد که توسط حاکمان مستبد بر آنها روا داشته شده و تاهنوز که هنوز است بعضاً به گونه های مختلف قربانی نابسامانی های اجتماعی و سیاسی می گردند. با طلوع دو باره خورشید عدالت خواهی و آزادی این مردم همه باهم یکجا شده و توانای هایشان را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی و... تبارز داده اند و میدهند که بازهم بر همه مردم آشکار و روشن است.

حضوری پر رنگ جوانان این مردم در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ورزشی چنان یک شور و هلهله ی را در میان سایر ملیت ها انداخته است که بسا کسانی هستند که تلاش دارند به نحوی خود را در جغرافیایی فرهنگی این مردم شامل سازند.

در اثر ظلم و استبداد های تحمیل شده بر این مردم سبب شده است که تعدادی زیادی از اینها راه مهاجرت را به گونه پراگنده ویا هم دست جمعی در پیش بگیرند و تا باشد که مکان نسبتاً آرام و مناسب را بیابند و لحظه ی از شر دشمنان خونخوار و خون آشامشان در امان باشند. مهاجرت ها بشکل مسلسل و دوامدار ادامه داشته و تا به حال نیز ادامه دارند که میتوان از کشور های مثل هند، ایران، پاکستان، روسیه و سایر مهاجرت های اخیر که به قاره استرالیا وکشور های غربی صورت گرفته است، نام برد.

این مهاجرت ها با وجود مشکلات و سختی های طاقت فرسایش دارای نکات برجسته ی نیز بوده اند که نمی شود آنها را نادیده گرفت . این نکته ها میتوانند معرفی هزاره ها در سطح جهان با داشتن تاریخ کهن و دیرینه با هویت کاملاً متمایز از سایر اقوام و ملیت های موجود در افغانستان میباشند. علاوتاً همانطورکه هزاره ها از نعمت آموزش و پرورش در افغانستان بر خوردار نبودند با مهاجرت های که صورت گرفت عده ی کثیری از مردم از نعمت سواد و تحصیلات برخوردار شده اند که نقطه عطف و چشم گیری در جامعه ما محسوب می شود.

همانطورکه مهاجرت ها ازیکطرف سبب رشد سریع و چشم گیری مردم هزاره شده اند، از جانب دیگر سبب گردیده که در بسیاری جا ها تحت تاثیر محیط و فرهنگ آن جغرافیا قرار بگبرند و سبب فراموش شدن هویت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی شان گردیده اند. بطور نمونه میتوان از هزاره های ساکن در هند، ایران و روسیه نام برد که امروزی کسی به نام هزاره آنها را نمی شناسند. تنها مهاجرین هزاره ی که توانسته اند هویت شان را نگهدارند هزاره های  پاکستانی اند. هرچند که در این اواخر این مردم نیز از تیغ جلا دان خونخوار و دشمنان کور دل در امان نیستند با آن هم توانستند که برحفظ هویت کهن و دیرینه شان همت بگمارند و آن را حفظ نمایند و علاوتاً توانسته اند که حنجره ی خوبی برای فریادی آنعده افرادی دیگر نیز شوند که تاهنوز در زیر شلاقهای جلا دان شکنجه و تازیانه می شوند و به بهانه های مختلف قربانی میدهند.

هزاره های این شهر همانطور که شما در تاریخش خوانده اید و میدانید با حضوری گرمشان در بخشهای مختلف حکومتداری، جامعه مدنی، بخشهای فرهنگی و اجتماعی سهم گرفته و از خود شاهکار های را به نمایش گذاشته ا ند که تا تاریخ باقی باشد  ماندگار خواهد شد. بطور نمونه از شخصیت های بزرگ چون جنرال محمد موسی خان هزاره، مارشال شوکت علی چنگیزی و بانوی با استعداد سایره بتول در بخش نظامی نام برد. و همینطور ده ها شخصیت برجسته دیگر در بخش های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در میان این مردم بوده و هستند که در پیش برد وظایف شان به عنوان شهروندان این خاک به شکل صادقانه ایفای وظیفه نموده و می نمایند.

هزاره ها در افغانستان به عنوان یک ملیت صلح جو، مترقی خواه و آرامش طلب درکناری سایر ملیت های موجود در افغانستان بوده و هست، که خواهان حقوق شهروندی مساوی، صلح و ثبات دایمی برای تمام ملیت های موجود در افغانستان بوده و خواهان ارتباط و مراوده ی سالم و پذیرفته شده به معیار بین المللی با سایرکشور های جهان نیز می باشند.

شخصیت های بزرگ چون فیض محمدکاتب هزاره، ابراهیم خان گوسوار، میر یزدان بخش بهسودی، سلطان علی کشتمند، مزاری و ده ها شخصیت بزرگ دیگر در میان این مردم ظهور کرده و هرکدام از خود کارنامه های ماندگاری را بجا گذاشته اند.

کاتب هزاره با نوشتن کتاب سراج التواریخ اش نه تنها که یک سبک و تحول جدی را در شیوه ی تاریخی نویسی در افغانستان ایجاده کرد؛ بلکه با مهارت و زرنگی که داشت توانست که بسیاری از حقایق و واقعیت های آن روزگار جامعه افغانستان و بالخصوص ظلم و استبدادی روا داشته شده بر مردم هزاره را ثبت و از افتادن در  مُرداب فراموشی نگهداری نماید. کاتب با نوشتن آثار اش لقب بیهقی دوم را از آن  خود کرد که کاری ساده و اندکی نیست.

مزاری به عنوان بزرگترین چهره ی سیاسی هزاره ها توانست که با حضورش در صحنه های سیاسی یکبار دیگر هویت در حال فراموش شدن هزاره ها را احیا و فریادی عدالت خواهی را سر دهد تا باشد که مانع از میان برداشتن و به فراموشی سپرده شدن هزاره ها شوند. هر چند که کارکرد های مزاری بس طولانی و دراز است که نمی شود به این چند سطر بیان نمود، ولی این به عنوان یک تذکر از فعالیت های بس بزرگ و در خور ستایش وی بود که بیان گردید. در حقیقت مزاری سنگ بنایی را گذاشت که بعد از مرگش تحولات بزرگ در جامعه هزاره نمودار گردید که نمی شود آن را نادیده گرفت و به آن اشاره ی ننمود.

شور وعلاقه ی تحصیل در میان هزاره ها نسبت به تمام اقوام دیگر با وجودی نداشتن امکانات و فضای مناسب آموزشی، بیشتر بوده و ایجاد دانشگاه های خصوصی  و افتخارات دانشجویان و تحصیل کرده گان امروزی از جمله مواردی اند که با پلان ها و توصیه های مزاری تهداب گزاری شده است.

هزاره ها از خود حوزه بزرگی تمدنی و فرهنگی داشته که آثار های بجا مانده از این حوزه فرهنگی و تمدنی در کشور های چون هند آثاری دوره مغولیه، پاکستان قلعه ی شاهی در لاهور و مسجد جامع هرات و بودایی بامیان در افغانستان میتوان یاد آور شد. بودایی بامیان (شمامه وصلصال) که در دل صخره ها قد بر افراشته بود، متأسفانه توسط دشمنان کور دل فرهنگ و تمدن تخریب و به نابودی کشانیده شدند.

هرگاه به داشته های تاریخی و فرهنگی این مردم نگاه کنیم گفته میتوانیم که استعداد خاص و بالقوه ی در درون این مردم وجود دارد که کمتر کسانی از آن برخوردار است . ساختن مجسمه های بودا در بامیان و هزاران آثاری فرهنگی و تاریخی دیگر به خوبی این موضوع را به نمایش می گذارند.

هزاره ها به عنوان افرادی صلح جو، متمدن و با احترام قایل شدن به حقوق زنان در میان سایر اقوام در افغانستان یک قدم پیشتر بوده و شایستگی شان را عملاً در بخشهای مختلف از خود به نمایش گذاشته اند که به طور نمونه میتوان از اولین بانویی هزاره در مقام والی در افغانستان از حبیبه سرابی والی بامیان نامبرد که با حضورش در کناری مردان در بخش حکومتداری سنت دیرینه و بارو های پوچ کهنه را از میان بر دارد و به سایر زنان نیز این باور را خلق نماید که بانوان نیز درکناری مردان دوشادوش آنها می تواند کار و فعالیت نماید. افزوده برین اولین کسی که از افغانستان به عنوان کاندیدای جایزه نوبل شرکت نمود بانو سیما سمر است که افتخاری بزرگ را برای جامعه هزاره و افغانستان آفرید.

از شاهکاری های چون داکتر طاهر شاران، روح الله نیکپا، حمید رحیمی و محمد رضا رضایی میتوان به عنوان دست آورد های نسل جوان و امروزی مردم هزاره نام برد که نه تنها برای مردم هزاره بلکه برای تمام افغانستانی ها افتخار آفریدند.