مهاجرین مهره ی خوبی برای مداخلات ایران

وقتی نشرگزارشی ممنوعیت ورد افغان ها را در پارک اصفهان شنیدم ، باورم نمیشد که برادران جمهوری اسلامی اینگونه رفتار ناشایست و غیر انسانی را با برادران مسلمانش انجام داده باشد.هرچندکه بارها وبارها از برادران و عموهایم از برخورد های نامناسب ایرانی ها با افغانی ها شنیده بودم . باخود می گفتم شاید جرم را مرتکب شده باشد که چنین برخورد با ایشان صورت می گیرد. این موضوع هنوز جواب نیافته بود که از مژده ی نو مقامات جمهوری اسلامی اطلاع حاصل نمودم . مژده ی متفاوتر از قبل و هر زمانی دیگر .رسانه ها اعلان کردند که تا پایان سال جاری باید استان مازندران از موجودی بنام افاغنه  پاکسازی گردد.

انتشاری این گزارش سروصدایی زیادی را میان رسانه های داخلی وخارجی به راه انداخت . هرچند که در قضیه اصفهان مقامات جمهوری اسلامی این گزارش را بی اساس خوانده و وارونه جلوه داد ،ولی در استان مازندران دیگر کدام بهانه ی وجود نداشت که در عقب آن مخفی وپنهان می شد.

با نشراین گزارش عده ی از هنرمندان وسینماگران ایرانی علیه این موضوع ابرازی انزجارش را اعلان داشته و با مهاجرین ابرازی همدردی نموده و با کاروانی از هنرمندان وسینماگران بسوی استان مازندران رفته و با نمایش فیلم ها همدردی شان را از نزدیک اعلان داشته واز آنها دید وبازدید نموده است. این کاری آنان سبب شده است که یک نوع حس همگرایی و همدیگر پذیرایی را در میان توده مردم بیشتر گرداند.

تمام اینگونه عمل کردهای مقامات جمهوری اسلامی برای هرج ومرج براه انداختند علیه نیروهای خارجی در داخل افغانستان است ،تابتواند ازینطریق به منافع کشورهای غربی و خصوصا امریکا در افغانستان ضربه بزند و خوشبختانه مردم آگاه افغانستان ازینگونه سیاست شوم وپلید آنان آگاهی حاصل نموده ومیداندکه فریب آنها سبب می گردد که ولایت های غربی افغانستان شبه به دوران حاکمیت طالبان  گردد که افغانستان را صوبه پنجم پاکستان می خواندند.

 درنشست روسای جمهورکشورهای ایران، افغانستان ، پاکستان به میزبانی کشوری تاجیکستان شاهد بیان صریح این موضوع از طرف محموداحمدی نژاد رییس جمهوری ایران بودیم که مردم افغانستان را تشویق به راه اندازی تظاهرات و ایستادگی در مقابل نیروهای خارجی میکرد ،ولی متاسفانه اقای کرزی با دریافت کمک های نقدی آشکارا و پنهانش دیگر زبان برای رد و پاسخ به گفته های محمود احمدی نژاد را نداشت . زبانش لال گشته بود و گوش هایش کّر.

ایران از آمدن نیروهای ناتو و امریکای تا به امروز تلاش های زیادی را بخرچ داده است که تابتواند یکعده از هوادارانش را وادارکند که دست به تظاهرات وایستادگی علیه منافع امریکا وناتو در افغانستان بزند، خوشبختانه این فرصت کمتر برای آنان مساعد گردید تا بتواند یک بی نظمی و هرج ومرج را  به راه بیندازد.

باوجودی تلاشهای بی وقفه و متداومش بازهم دست از کار نکشیده  و می کوشد که به هر نحوی ممکن علیه این نیروها اقدامت را انجام دهد. بعداز تب وتلاشهای زیادی موفق به این شدند که از تاکتیک های سابقش  استفاده نموده و دست به گرد آوری یکعده افراد بزند که به حاشیه رانده شده و از در پست های حکومتی جایگاه ندارد .

این تلاشها سبب گردید که جبه ی نو را تشکیل وبنام  جبه ی وحدت ملی اعلان موجودیت نماید تا بتواند از اینطرق علیه قرار داد استرتیژیک که با امریکا امضا شده است ایستاده گی نماید و ازینطریق منافع امریکا را در داخل کشور ضربه بزند و زمینه ساز مداخلات جمهوری اسلامی  را بیشتر گرداند.

هرچند که سخنگوی امینت ملی افغانستان چندی پیش نیز در رسانه ها اعلان کرد که تلویزیون تمدن که از شیخ المحسنی می باشد با حمایت ملی ومشوره ی ایران برنامه هایش را تنظیم وبه پیش می برند . این مرکز به نام لانه ی جاسوسی ایران معرفی گردید. چندی ا زین مساله نگذشته بود که سخنگوی ریاست جمهوری اعلان داشت که بیش از چهل نفر از اعضای پارلمان به نفع کشوری ایران کار می نماید.

هرگاه به این قضایا به دقت نگریسته شود ، گفته میتوانم که مساله بزرگتر از آن چیزیست که در رسانه ها درزکرده و سرزبان ها می گردد. حضوری چهل نفر از نمایندگان مردم در پارلمان و کار کردن به نفع جمهوری اسلامی از موضوعات جدی و مهم می باشد که باید به دقت این قضیه مورد پی گیری و قرار گیرد. هرچند که همسایگان نیک ما از خود خاطرات تلخ و شیرین را از دوران جنگهای داخلی برای مردم افغانستان بجا گذاشته است ، ولی نمیدانم که چرا این خود فروخته ها درس عبرت نمی گیرند و دوباره فریب بازی ها ودسیسه های این همسایه نماها را می خورند.

آثاری ناشناخته و گورهای دستی جمعی در ولسوالی جاغوری

برای شناخت وبررسی پیشیه یک ملت وتاریخ آن نیاز به یکعده تحقیقات و اسنادی تاریخی لازم هست که بتواند تاریخ وچگونگی رسوم وعنعنات آن ملت را در خود منعکس سازد. افغانستان کشوریست که هرگوشه وکناری آن مملو از آثارهای باستانی وتاریخی است که متاسفانه  تاهنوز به شکل جامع وفراگیر این آثارها مورد ارزیابی وبررسی دقیق علمی قرار نگرفته است. همانطور که تاریخ گواهی میدهد افغانستان شاهد تحولات فرهنگی و تمدنی مختلف بوده است که این تحولات در آثاری بجا مانده از گذشته های دور تاهنوز در گوشه های ازاین خاک به مشاهد میرسد .

 هرگاه دامنه بحث خودرا کمی محدودتر سازم و بتوانیم از میان هزاران حرف ناگفته و اثاری معرفی نشده یکی را به عنوان نمونه یاد آوری نمایم می پردازم به آثارهای بازمانده از زمان های قدیمی و تاریخی در ولسوالی جاغوری است . ولسوالی جاغوری با داشتن جغرافیایی کوهستانی و محاط شده توسط کوه ها در دل خود مثل سایر نقاط هزارستان از آثارهای تاریخی و قدیمه ی زیاد برخورداست که تا هنوز مورد توجه باستان شناسان و محقیقین قرار نگرفته است

ولسوالی جاغوری  یکی از پرنفوس ترین ولسوالی های ولایت عزنی هست که  از آیندسته آثارهای زیادی را در دل خود جا داده است .هرآثاری تاریخی وباستانی در یک محل بیانگر بود وباش عده ی از افرادی را نشان میدهد که در آن محل سکونت داشته است.  بطور مثال میتوان از آثارهای تاریخی و قدیمه که تاهنوز به شکل دقیق تحقیقات روی آنصورت نگرفته است از منطقه شهزاده(شارزیده) ، لومان ، علودال، انگوری ،پاتو و...نام برد. هرچند که روی این آثارها تحقیقات صورت نگرفته است ،بانهم به اساس شواهد تاریخی و آیین و رسوم بودایی که در کتاب ها ثبت ومعرفی شده است می نمایند که این آثارهای باقی مانده ازگدشته گان است که دارای آِیین بودایی بوده و بیانگر همان سلسله و خط است که میان هزارستان با مرکزیت بامیان بوده و مردم اگثرآ  پیروی آیین بودایی بود ه  است .

 بطورنمونه می توان از پیدا شدن بعضی آثارها قدیمی به شکل بت  وشمشیر و بعضی اسباب طلایی دیگردر منطقه خواجه میری ولسوالی جاغوری در دوران حکومت طالبان نامبرد که خود حکایت گر ان دوره است. بعضی سنگ نوشته های نیز موجود است که تاهنوز هیچ کسی به شکل علمی و اصولی از آن بازدید نکرده و تحقیقات را انجام نداده است که باشندگان محل آنها را بخاطر تعصبات مذهی شان به هندو ها نسبت میدهد و کفر می شمارد . این آثارها با تاثیر پذیری از همچو تبلیغات و تعصبات مذهی تاثیر پذیرفته و در معرض نابودی قرار دارد .

چیزی که درین میان خیلی مهم وبیانگر یک درد کلان تاریخی است همانا موجودیت گورهای دسته جمعی است که از گذشته های دور تا امروز درمیان این کوه های سربه فلک موجود است که  در اثر استبداد وظلم های روا داشته شده بر باشندگان قدیمی این منطقه را حکایت می کند.

این گورهای دسته جعمی درمنطقه پاتو که از توابع ولسوالی جاغوری می باشد موجود است که تاهنوز هیچگونه تحقیقات علمی ودقیق که بتواند تاریخ آن را به دوره ی خاص نسبت دهد انجام نشده است. اینجاست که یکبار دیگر مسولیت بزرگ متوجه قلم بدستان و افراد آگاه و صاحب مسولیت مردم ما می شود که آندسته از گروپ های را که راجع به باستان شناسی و اثارهای تاریخی تحقیقات را انجام میدهد ،را متوجه ساخته تا از دل اینگورهای چندین صد سال واقعات تاریخی و فراموش شده  را مورد بررسی و تحقیق قرار دهند تا از افتادن در گودال فراموشی مثل سایر اتفاقات و سرگذشت های تاریخی مردم ما جلوگیری بعمل بیاورند.


این مطلب قبلا در جمهوری سکوت نیز نشر گردیده بود.