آثاری ناشناخته و گورهای دستی جمعی در ولسوالی جاغوری
برای شناخت وبررسی پیشیه یک ملت وتاریخ آن نیاز به یکعده تحقیقات و اسنادی تاریخی لازم هست که بتواند تاریخ وچگونگی رسوم وعنعنات آن ملت را در خود منعکس سازد. افغانستان کشوریست که هرگوشه وکناری آن مملو از آثارهای باستانی وتاریخی است که متاسفانه تاهنوز به شکل جامع وفراگیر این آثارها مورد ارزیابی وبررسی دقیق علمی قرار نگرفته است. همانطور که تاریخ گواهی میدهد افغانستان شاهد تحولات فرهنگی و تمدنی مختلف بوده است که این تحولات در آثاری بجا مانده از گذشته های دور تاهنوز در گوشه های ازاین خاک به مشاهد میرسد .
هرگاه دامنه بحث خودرا کمی محدودتر سازم و بتوانیم از میان هزاران حرف ناگفته و اثاری معرفی نشده یکی را به عنوان نمونه یاد آوری نمایم می پردازم به آثارهای بازمانده از زمان های قدیمی و تاریخی در ولسوالی جاغوری است . ولسوالی جاغوری با داشتن جغرافیایی کوهستانی و محاط شده توسط کوه ها در دل خود مثل سایر نقاط هزارستان از آثارهای تاریخی و قدیمه ی زیاد برخورداست که تا هنوز مورد توجه باستان شناسان و محقیقین قرار نگرفته است
ولسوالی جاغوری یکی از پرنفوس ترین ولسوالی های ولایت عزنی هست که از آیندسته آثارهای زیادی را در دل خود جا داده است .هرآثاری تاریخی وباستانی در یک محل بیانگر بود وباش عده ی از افرادی را نشان میدهد که در آن محل سکونت داشته است. بطور مثال میتوان از آثارهای تاریخی و قدیمه که تاهنوز به شکل دقیق تحقیقات روی آنصورت نگرفته است از منطقه شهزاده(شارزیده) ، لومان ، علودال، انگوری ،پاتو و...نام برد. هرچند که روی این آثارها تحقیقات صورت نگرفته است ،بانهم به اساس شواهد تاریخی و آیین و رسوم بودایی که در کتاب ها ثبت ومعرفی شده است می نمایند که این آثارهای باقی مانده ازگدشته گان است که دارای آِیین بودایی بوده و بیانگر همان سلسله و خط است که میان هزارستان با مرکزیت بامیان بوده و مردم اگثرآ پیروی آیین بودایی بود ه است .
بطورنمونه می توان از پیدا شدن بعضی آثارها قدیمی به شکل بت وشمشیر و بعضی اسباب طلایی دیگردر منطقه خواجه میری ولسوالی جاغوری در دوران حکومت طالبان نامبرد که خود حکایت گر ان دوره است. بعضی سنگ نوشته های نیز موجود است که تاهنوز هیچ کسی به شکل علمی و اصولی از آن بازدید نکرده و تحقیقات را انجام نداده است که باشندگان محل آنها را بخاطر تعصبات مذهی شان به هندو ها نسبت میدهد و کفر می شمارد . این آثارها با تاثیر پذیری از همچو تبلیغات و تعصبات مذهی تاثیر پذیرفته و در معرض نابودی قرار دارد .
چیزی که درین میان خیلی مهم وبیانگر یک درد کلان تاریخی است همانا موجودیت گورهای دسته جمعی است که از گذشته های دور تا امروز درمیان این کوه های سربه فلک موجود است که در اثر استبداد وظلم های روا داشته شده بر باشندگان قدیمی این منطقه را حکایت می کند. 
این گورهای دسته جعمی درمنطقه پاتو که از توابع ولسوالی جاغوری می باشد موجود است که تاهنوز هیچگونه تحقیقات علمی ودقیق که بتواند تاریخ آن را به دوره ی خاص نسبت دهد انجام نشده است. اینجاست که یکبار دیگر مسولیت بزرگ متوجه قلم بدستان و افراد آگاه و صاحب مسولیت مردم ما می شود که آندسته از گروپ های را که راجع به باستان شناسی و اثارهای تاریخی تحقیقات را انجام میدهد ،را متوجه ساخته تا از دل اینگورهای چندین صد سال واقعات تاریخی و فراموش شده را مورد بررسی و تحقیق قرار دهند تا از افتادن در گودال فراموشی مثل سایر اتفاقات و سرگذشت های تاریخی مردم ما جلوگیری بعمل بیاورند.
این مطلب قبلا در جمهوری سکوت نیز نشر گردیده بود.
مرگ ناتمام من!