کنار رفتن ها نه، بلکه کنار آمدنهاست که مشکلات را حل می کند
هرچندبحث در زمینه ریشه شناسی مشکلات جامعه هزاره خیلی بزرگتر از این نوشته ی کوتاه است ،ولی فقط می خواهم که در زمینه مشکلات فعلی جامعه ما بپردازم. هرگاه خواسته باشیم که به این موضوع بپردازیم خوبست که با طرح چند سوالی به بحث داخل شویم.
خوبست که از اینجا آغاز کنم که راه حل برای بیرون رفتن از وضعیت فعلی جامعه هزاره کویته چیست؟ آیا واقعا دولت توانایی کنترول این افراطیون مذهبی را ندارد ، یانه خود مقامات حکومتی ملوس به این گونه جرایم است؟
حزب سیاسی هزاره ها به عنوان یک آدرس برای مردمش چی کاری کرده میتواند تا جامعه را ازاین مشکل برهاند و نظم نو به جامعه بدهد؟
درین اواخر همه ما شاهد یک نوع تنشهای سیاسی در درون نظام حکومتی پاکستان و هم درسطح منطقه ی می باشیم ، که این تنشها و گیرودارهای سیاسی توانسته است که مجال برای سوء استفاده گران را بدهد تا دست به اعمالهای تخریبی وتروریستی بزند وازین طریق به هدف شوم وپلید شان نایل آید. تنشهای سیاسی امریکا با پاکستان و همچنان بعضی از مشکلات ومعضلات که با افغانستان مطرح است ، این زمینه ها را بیشتر مساعد ساخته است که گروه های تخریب کار برای بدنام ساختن کشورو مقامات دسته به این گونه اعمال بزند و شهروندان را دریک فضای ترس و وحشت قرار بدهد.
به باور نگارنده ی سطور این کار از توان حزب سیاسی هزاره دموکراتیک پارتی بیرون است که بتواند کاری را انجام بدهد و یک راه حل بیابد تا مانع کشتاری هزاره و تغیر حالت موجوده شود ؛زیرا وضعیت کویته و درمجموع پاکستان به یک سلسله مشکلات درسطح کشوری مواجه است و این مشکلات توانسته است که زمینه ساز اینگونه رخدادهابیشتر باشد .در حزب سیاسی مردم هزاره افرادی که کارکشته و دارای یک تجربه سیاسی درازی را داشته باشد ، کمتر درآن دیده می شود واین کار خود ضعف و نارسایی حزب را که به عنوان یک آدرس برای مردم هزاره ی این شهر است نشان میدهد و حزب که بیتواند برنامه و پلانهای این جامعه را طرح و راه اندازی نمایدنمی باشد .برنامه های که ازطرف این حزب مطرح می شود کمتر درجامعه محسوس است، زیرا از یک طرف پشتوانه ی ا قتصادی که بتواند برنامه های حزب را به مرحله اجرا درآورد موجود نیست و ازطرف دیگر فعالیت فرهنگی حزب نیز نهایت از روندی کندی خودرا می پیماید.
حزب سیاسی که می خواهد به جامعه طرح ، برنامه و خدمات عرضه کند و راهکاری را پیشنهاد کند ، نیاز به یک پشتوانه ی منظم اقتصادی دارد تا بتواند با این گونه پشتوانه ها پلانها ، اهداف و برنامه های خودرا دردرون جامعه جامه عمل بپوشاند ، درصورتکه این حزب ازهمچو چیزی متاسفانه برخوردارنیست .
حزب سیاسی هزاره دموکراتیک تاهنوزنتوانسته است که شخصیت های بزرگ سیاسی را جذب خود نماید و بعضا برنامه های که از سوی حزب راه اندازی می شود نه تنها که زمینه ساز جلب و جذب افراد نخبه وسیاسی را مهیا نمی کند ،بلکه تنش و پراگندگی را در میان سردمداران هزاره ایجاد می کند ، اینگونه سیاستهای نا کارآمد نه تنها که روندی تقویت این حزب را به شدت ناکام می کند، بلکه ضربه ی بزرگ به پیکری اجتماع می زند ، که همان جامعه حامی آنهاست . هرگاه گونه عملکردی را که حزب در پیش گرفته اند به بررسی بیگریم ، نشان میدهد که دارای یک پلان وبرنامه ی منظم که بتواند درآن خط فکری حزب را در عرصه ی سیاست نشان بدهد ، کمتر میتوان به آن پی برد.
جامعه هزاره کویته از هرچیزی دیگر کرده ، امروز نیاز به یک همبستگی کلی و عمومی دارد که خوشبختانه این مقدمات گذشته شده وآهسته آهسته روندی خودرا می پیماید، ولی متاسفانه که ناهماهنگی درمیان بزرگان سیاسی ما سبب گردیده که این روند نیزمتضرر گردد.
هرگاه واقعا تعهد وصداقت در عمل وگفتاری این سیاسیون و بزرگان که در راس جامعه قرار دارد باشد ، چرا این نیروها را که همه داد از خدمت و دلسوزی میزند ، همه را باهم و یکدست نمی سازد ،تاباشد که هم در عرصه عمل شاهد آن باشیم و هم برای مردم فهمانده شود که همه درصدد یک اتحا د و یکدستگی وهمچنان کار وخدمت برای مردم خود هستند.
هرمشکل که در اجتماعی پیش می آید ، راه حل آن گفتگو و مذاکره باهم است، که سرانجام مشکل پیش آمده را توسط بحثها و گفتگو می توان حل نمود، اما بزرگان ما ، نمیدانم که چی چیزی مانع شان شده است که از موقف شان کمی پایین بیاید و به حل مشکلات موجوده از راه گفتگو به آن بپردازد و نزاغ خانه را به بازار نکشاند و علیه هم موضعگیری نکند ،این موضعگیری نه تنها به نفع خودشان نیست ، بلکه یک نوع شکستگی و پراگندگی را درمیان اجتماع نیز به بارمی آورد.
دراخیر می خواهم نکته ی را یاد آورشوم که تنها راه حل که میتواند بقا و ثبات سیاسی مردمی هزاره را درهرنقطه ی که باشد تضمین می کند خوداگاهی و کنارهم آمدنهاست . هرگاه این دودستگی وفاصله ها هر روز بیشتر شود سبب می گرددکه شگاف عمیق ایجادشده و روندی تدریجی مسیری از رشد وبالندگی را که می پیمایم نیز به شدت متضرر سازد.